منشأ سوال از دستورات الهی

چرا نماز صبح 2 رکعت است ؟
چرا نماز به زبان عربی است ؟
چرا روزه در ماه مبارک رمضان است ؟
چرا در اعمال حج باید 7 بار دور خانه خدا طواف نمود ؟
چرا .... چرا ... چرا ... و هزاران پرسش دیگر در احکام الهی که به تمام این موارد هم پاسخ های متفاوتی داده می شود .
شاید برای شما یا اطرافیان شما این سوالات و مانند آن پیش آمده باشد وشاید هم کسانی از شما چنین سوالاتی کرده باشند و شما آن را پاسخ گفته اید.
اما پاسخی که در ادامه خواهد آمد کمتر به آن پرداخته شده است  که هم در این موارد و هم در موارد دیگر به کار آید  امیدوارم که این پاسخ برای شما هم مفید باشد و آن اینکه:

    آیا تا به حال شده است که وقتی که مریض شدید و پزشک به شما گفت این قرص را روزانه یکی و آن کپسول را روزانه دو تا بخور آیا شده است که از پزشک بپرسید چرا این را یکی و آن را دو تا ؟
 چرا از دکتر در مورد دستوراتش سوال نمی کنیم ولی خدا را همیشه به خاطر دستوراتش مورد سوال قرار می دهیم؟
 پاسخ روشن است چون ما قبول کرده ایم که پزشک شخصی حکیم است که و دستوراتش بی دلیل نیست پس باید بدون چون و چرا از او بپذیریم ، امّا در مورد خدا حکیم بودنش را نپذیرفته ایم و نپذیرفته ایم که ما بنده ایم او مولا پس بی چون و جرا دستوراتش را اطاعت کنیم .
به قول ملا احمد نراقی :
                                بنده ایم و پیشه ما بندگی است
                                                                                بنـدگان را با سبـبـها کار نیـسـت
 بسیاری از سوالاتی که در چرایی احکام مطرح می شود منشأ آن نپذیرفتن حکمت خدا و نیز قبول نکردن بندگی خویش است . اگر ما نپذیرفتیم که بنده خدایی حکیم هستیم نفس از اطاعت او سر باز می زند ویا دائما از علت حکم سوال می کند تا اینکه به نوعی از پذیرش آن طفره رود .

دوستان ارجمند می توانید سوالات اعتقادی و ... خود را اینجا مطرح نمایید.